پاش رفته رو دست عمه... عمه مي زنه زير گريه...ازاون گريه هاي الكي... باحالتي متعجب وچشمان گرد بهش نگا ميكنه ... بعدش ميره جلو ونازش ميكنه... عمه هم قصد خوردنشو مي كنه. -------------------------------------- اينقد شيطوني كرده كه ديگه ... بماند!!! برا اينكه يه لحظه آرومش كنم الكي ميزنم زير گريه... بازهم باتعجب نگام ميكنه وبعد كم كم لب هاش آويزون مي شه و بچم مي زنه زير گريه !!! قربونش برم دلش نازكه حتي طاقت ديدن گريه الكي مامانم نداره. -------------------------------------- قول مي دم ديگه جلوت الكي گريه نكنم... نمي دونم اگه بزرگ بشي بازم از گريه مامان گريه ات مي گيره؟؟؟ خدا نكنه هيچ بچه اي خودش مسبب اشك مادرش بشه. خ...